کمی بعد از همیشه

حرف هایی که می توانمشان گفت

کمی بعد از همیشه

حرف هایی که می توانمشان گفت

در تهران هنوز هم باران می بارد


حکایت این هوای لطیف و بارانی، که حالا مدت هاست جهان مرا در بر گرفته، چنان شعف انگیز است که ناخودآگاهم به تحسین و تقدیر وا می دارد از خدای خوبی که این روزها ملموس است.


نشانه شناسی


مستقیم می خورد توی صورتم، مستقیم و حجیم و پر انرژی. چنانکه پرت ام می کند از همان آستانه در، به آستان این صفحات مجازی.

در میان این روزهای همه چیزش درگیری و مشغله و استرس و ترس که حتی یادروز حادثه راه داده شدنم به جهان خاکی در یکی از همین روزهایی که گذشت، به روایت ثانی،‌ نیز نتوانسته بود انگیزه ای شود برای نوشتن ِ حتی خطی در این دفترچه الکترونیکی، در آستانه امروز چنان صورتم را و خودم را درنوردید که حالا اینجایم و می نویسم و حقیقی تر اش این است که اینجا نیستم .. و می نویسم ...

از خودم که بیرون می روم و به خودم و حکایت جاری ام می نگرم،‌ می بینم محتاج ام به یک خلسه لامنتها، یک طبیعت بکر،‌ یک سکوت ممتد ...، ‌کوتاهه ای حتی اگر باشد.

باید چشمانم را ببندم

                        و سپاس بگذارم خدایی را که در میانه این همه پریشانی و غربت، ذره ای از حجم لا متناهی اش را می رساند به صورت من و می برد تا عمق استخوان هایم! باید.

دودآلود


احمد می گوید :


در صمیم قلب خیلی ها که نگاه کنی فقط دود می ورزد ...


من یاد « لا یواخذکم باللغو فی ایمانکم و لکن یواخذکم بما کسبت قلوبکم ...»‌ می افتم.






---------------------

بقره 225     و خداوند از سوگندهای لغو شما را مواخذه نکند، اما از آنچه در دل دارید شما را مواخذه خواهد کرد.



از صمیم قلب عشق بورز.

ممکن است کمی لطمه ببینی،

اما تنها راه استفاده بهینه از حیات همین است.











فلسفه مورفی


لبخند بزن ... فردا روز بدتریه!










-----------------------------

پ.ن : این دیگه آخرشه !!



هر کس که در این سرا درآید، نانش دهید و از ایمانش نپرسید.

چه، آنکس که به درگاه باریتعالی به جان ارزد،

                                   البته به خوان بوالحسن به نان ارزد.




  • شیخ ابوالحسن خرقانی

دو روایت واقعی


(1)

نگاه می کنم

                به تو

و می روم تا عمق چشمانت

می خواهم آنجا بکارم،

                 همه آرامش ها را.


(2)

نگاه می کنم

                به تو

و می روم تا عمق چشمانت

دلم می خواهم درو کنم

                              همه آرامش ها را.