کمی بعد از همیشه

حرف هایی که می توانمشان گفت

کمی بعد از همیشه

حرف هایی که می توانمشان گفت

کوتاهه ای برای دیدن


زمان نسبی است. خیلی ها این را گفته اند، خودم هم انگار جایی در همین وبلاگ به این نسبیت اشاره کرده ام، اما خیلی چیزها تا در موقعیت اش قرار نگیری و درکی عینی از آن نداشته باشی قابل فهم نیست. این است که دلم نمی خواهد چیزهایی بنویسم که درک عینی از آن خیلی دلچسب نیست، خیلی همه پسند نیست، خیلی همه فهم نیست ... این است که دیر دیر می نویسم.


یک دقیقه، یک دقیقه نیست

گاهی

       یک ساعت است،

                   یک سال است،

                            یک سده است.




پ.ن.

1. یعنی : این روزها ذهنیت من پر است از عینیت هایی که می ترسم بنویسمشان.

2. شاید هم یعنی : توجیهی آورده ام بر ننوشتن هایم.