مگسی را کشتم٬
نه به این جرم که حیوان پلیدیست٬ بد است.
و نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد است.
طفل معصوم به دور سر من می چرخید٬
به خیالش قندم٬
یا که چون اغذیه ی مشهورش٬ تا به آن حد گندم.
ای دو صد نور به قبرش بارد
مگس خوبی بود٬
من به این جرم که از یاد تو بیرونم کرد٬
مگسی را کشتم.
----------------------------------------------------------------------------------------------
پینوشت : از یه ایمیل بی نام و نشان آمده ای٬ ۲۴ ساعت توی خیالم مزه مزه ات کردم٬ اما به هیچ وجه نتوانستم بگذرم از به اشتراک گذاشتنت. مال هر که هستی باش٬ انگار مال همه ای و بعد از این تجربه داستان نویسی من٬ می چسبی ...